کد مطلب:41743
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:18
چگونه صندوقي كه موسي در آن بود، به كاخ فرعون راه يافت؟
در اخبار آمده فرعون دختري داشت و تنها فرزندش همو بود، او از بيماري شديد رنج ميبرد، دست به دامن اطباء زد نتيجهاي نگرفت، به كاهنان متوسل شد آنها گفتند كه اي فرعون ما پيشبيني ميكنيم كه از درون اين دريا انساني به اين كاخ گام مينهد كه اگر از آب دهانش به بدن اين بيمار بمالند بهبودي مييابد!
فرعون و همسرش آسيه در انتظار چنين ماجرائي بودند كه ناگهان روزي صندوقچهاي را كه بر امواج در حركت بود، نظر آنها را جلب كرد، دستور داد مأمورين فوراً به سراغ صندوق بروند، و آن را از آب بگيرند، تا در آن چه باشد؟.
صندوق مرموز در برابر فرعون قرار گرفت، ديگران نتوانستند در آن را بگشايند، آري ميبايست درِ صندوق نجات موسي بدست خود فرعون گشوده شود و گشوده شد! هنگامي كه چشم همسر فرعون به چشم كودك افتاد، برقي از آن جستن كرد و اعماق قلبش را روشن ساخت و همگي ـ مخصوصاً همسر فرعون ـ مهر او را به دل گرفتند، و هنگامي كه آب دهان اين نوزاد مايه شفاي بيمار شد اين محبت فزوني گرفت.
خلاصه اين ماجرا را از زبان قرآن بشنويم
قرآن ميگويد «خاندان فرعون، موسي را (از روي امواج نيل) برگرفتند تا دشمن آنان و مايه اندوهشان گردد»!. قصص/8.
بديهي است فرعونيان قنداقه اين نوزاد را از امواج به اين منظور نگرفتند كه دشمن سرسختشان را در آغوش خود پرورش دهند، بلكه آنها به گفته همسر فرعون ميخواستند نور چشمي براي خود برگزينند.
اما سرانجام و عاقبت كار چنين شد، و لطافت اين تعبير در همين است كه خدا ميخواهد قدرت خود را نشان دهد كه چگونه اين گروه را كه تمام نيروهاي خود را براي كشتن پسران بني اسرائيل بسيج كرده بودند وادار ميكند كه همان كسي را كه اينهمه مقدمات براي نابودي او است چون جان شيرين در بر بگيرند و پرورش دهند!.
از قرآن استفاده ميشود كه مشاجره و درگيري ميان فرعون و همسرش و احتمالاً بعضي از اطرافيان آنها بر سر اين نوزاد در گرفته بود، چرا كه قرآن ميگويد «همسر فرعون گفت اين نور چشم من و تو است، او را نكشيد، شايد براي ما مفيد باشد، يا او را به عنوان پسر خود انتخاب كنيم»! قصص/9.
به نظر ميرسد كه فرعون از چهره نوزاد و نشانههاي ديگر ـ از جمله گذاردن او در صندوق و رها كردنش در امواج نيل ـ دريافته بود كه اين نوزاد از بني اسرائيل است، ناگهان كابوس قيام يك مرد بني اسرائيلي و زوال ملك او به دست آن مرد بر روح او سايه افكند، و خواهان اجراي قانون جنايتبارش درباره نوزادان بني اسرائيل در اين مورد شد!.
اطرافيان متملق و چاپلوس نيز فرعون را در اين طرز فكر تشويق كردند و گفتند دليل ندارد كه قانون درباره اين كودك اجرا نشود؟!
اما «آسيه» همسر فرعون كه نوزاد پسري نداشت و قلب پاكش كه از قماش درباريان فرعون نبود كانون مهر اين نوزاد شده بود در مقابل همه آنها ايستاد و از آنجا كه در اينگونه كشمكشهاي خانوادگي غالباً پيروزي با زنان است او در كار خود پيروز شد.
و اگر داستان شفاي دختر فرعون نيز به آن افزوده شود دليل پيروزي آسيه در اين درگيري روشنتر خواهد شد.
قصه هاي قرآن
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.